شناسهٔ خبر: 137760 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: مهر

چرا «رامبد جوان» مرغ عروسی و عزاست؟

رامبد جوان 43 ر روزگاری که توقع آلفرد هیچکاک و رابرت دنیرو بودن را از هنرمندان داریم، خودمان هم کمی اوریانا فالاچی باشیم!

به گزارش «نماینده»، ماجرا از جایی شروع شد که رامبد جوان در یکی از گروه‌ها دقیقا شبی که نشست خبری سریال برگزار شد و فیلم و صحبت‌های بهناز جعفری بازیگر مجموعه منتشر شد، صحبت می‌کردند.  اوچند صدای ضبط شده ارسال کرد، چند نفر دیگر هم حرف زدند، حتی شاید کسی اعتراضی کرد که این را نگویید، کسی دیگر از بی‌سوادی هنرمندان نوشت، رامبد جوان تایید کرد و حتی در پایان و در جمله‌ای از همه عذرخواهی کرد که اگر بابت حرفی از او ناراحت شده‌اند، بعد شب‌بخیر گفت و رفت. اما فقط چند دقیقه بعد متن یکی از همان صداهای ضبط شده رامبد جوان و فایل همان صوت در همه گروه‌ها و کانال‌ها دست به دست شد، تا جایی که خود رامبد به بحث در گروه مذکور برگشت و از اینکه حرف‌هایش در یک بحث خصوصی بیرون رفته، ابراز ناراحتی کرد.

رامبد جوان دیگر چند سالی است که از لباس بازیگر و کارگردانی که کمدی‌های پرفروش می‌سازد خارج شده، بعد از طراحی و اجرای «خندوانه» در شبکه نسیم که کارش را از سال ۹۳ شروع کرد و در این چند سال تقریبا بی‌وقفه هرشب برنامه‌ای را روی آنتن بُرد که الزام اولیه‌اش حال خوب خودش بوده است.  

حالا در این روزها بعد از چهار سال تلاش این گروه که هر روز با دغدغه بزرگی چون راضی نگه داشتن مخاطب روبرو هستند و برای رسیدن به ایده‌های نو تلاش می‌کنند، به نظر می‌رسد رسانه‌ها تا جایی رامبد و برنامه‌اش را مرغ عروسی و عزا می‌دانند و در هر مناسبتی و به هر بهانه‌ای او را به باد نقد می‌گیرند!  برای بررسی این نقدها کمی به عقب برگردیم؛ از اسمی که برای مسابقه «خنداننده برتر» انتخاب کرده بود تا برگزاری مسابقات لباهنگ یا حضور جناب‌خان که بعدها شخصیت محبوبی شده بود، حتی مدتی رسانه‌ها به لباس تن رامبد جوان گیر دادند و گفتند چرا خودش از محصول ایرانی استفاده نمی‌کند!

نقد کردن و بهانه گرفتن باهم فرق می‌کنند

در روزگاری که رسانه‌ها کار خود را انجام نمی‌دهند و بهانه‌های ریز و درشت را تنها برای گیر دادن به چیزی یا کسی علم می‌کنند، شاید این خودزنی باشد،  اما اگر قرار است رسانه رکن چهارم دموکراسی باشد، باید فعالان آن راه تعامل را یاد بگیرند، راه این نیست که هر روز ایراد بگیریم، راهش نقد است برای بهتر شدن که اگر این یک خط را بدانیم بسیاری از همین ناراحتی‌ها از بین می‌رود.

همه ما به عنوان خبرنگار از اتفاقی که در نشست خبری سریال «زیر پای مادر» و صحبت‌های بهناز جعفری ناراحت شدیم، اما همه‌مان باید از این هم خجالت‌زده باشیم که چرا بحث‌های یک گروه تلگرامی در مدت زمان کوتاه و باور کنید خیلی کوتاه از رسانه‌های دیگر سردر آورد. آیا اجازه گرفتیم و همان را منتشر می‌کردیم؟ اگر به دنبال رکن چهارم دموکراسی شدن هستیم، قوانین آن‌را هم باید رعایت کنیم، ما اجازه انتشار عین کلامی از یک فرد را آن‌هم بدون اجازه خودش و مخصوصا در یک فضای خصوصی نداریم.

آیا کار فوروارد کننده درست بود؟

ما در گروه‌های زیادی عضو هستیم، احتمالا هم با عبارات «اسکرین‌شات» و «فوروارد» آشنا هستیم و اگر کسی در یکی از گروه‌ها این کارها را انجام دهد، او را محکوم می‌کنیم و کارش را زیر سوال می‌بریم، اما چرا این‌بار فوروارد کننده مورد تنبیه قرار نگرفت؟ چرا او را مواخذه نکردیم؟ احتمالا چون محتوای پیام فوروارد شده این امکان را به ما می‌داد به تنها کسی که این روزها برنامه‌ای را واقعا برای مردم روی آنتن می‌برد و جایگاهی را در جامعه پیدا کند، گیر بدهیم و ایراد بگیریم! چرا چیزی را که برای خودمان نمی‌پسندیم، وقتی برای دیگران اتفاق می‌افتد و امکان اعتراض ما را فراهم می‌کند، می‌پسندیم؟

در این میان نکته‌ای وجود دارد که بد نیست به آن اشاره کنیم، در چند سال اخیر و به واسطه ظهور شبکه‌های تلگرامی زیاد در کنار رسانه‌های رسمی که در بسیاری موارد چهره‌محور شده‌اند،  لزوم دست پیدا کردن به اخبار چهره‌ها تا جایی پیش رفته که خبرنگارها در بسیاری موارد با هنرمندان دوست شده‌اند، دوستی شاید به خودی خود خوب باشد، اما در دراز مدت هم شان خبرنگاری را از بین می‌برد و هم امکان نقد را از آن‌ها می‌گیرد و فضا را به سمت بده‌بستان‌های رفاقتی می‌برد. از همین‌رو در یک نشست خبری بازیگر توانای شنیدن نقد را ندارد و از آن سو رامبد جوان حتی با این‌که وارد بحث‌ها می‌شد با این دیدگاه که حاضران در گروه خبرنگارهای جدی هستند و بحث رفاقت وجود ندارد، شاید حرف‌هایش را با احتیاط بیشتری به زبان می‌آورد، چون می‌دانست محفل دوستانه و خصوصی نیست.  

بی‌سوادی در همه‌جا وجود دارد

در این میان از بحث اصلی که توهین و بی احترامی بود، نباید گذشت، اما مسئله‌ای چون بی‌سوادی هم در همه‌جا وجود دارد و همان‌طور که رامبد جوان هم در فایل صوتی گفته بود، اگر بی‌سوادی در میان خبرنگاران هست، در میان هنرمندان هم به وفور دیده می‌شود و کسی این را کتمان نمی‌کند. اما چیزی که در این میان ناراحتی بسیار اصحاب رسانه را در پی داشت، به برخورد دیگر هنرمندان با این موضوع بود، بسیاری همان شب به دفاع از جعفری برخاستند و پست‌های تبریک و تمجید برایش نوشتند، یا خیلی‌ها از جمله‌ای که در نشست خبری رد و بدل شده بود و یکی از خبرنگارها گفته بود «ما رسانه‌ها هستیم که شما را معروف کردیم» واکنش نشان دادند، اما به نظر می‌رسید کسی نشنید که بهناز جعفری خبرنگاری را «آقای خمار» صدا کرد و به او گفت «چیزی انداختی بالا».البته باید به این نکته هم اشاره کرد که درست است بسیاری از هنرمندان بزرگ این کشور جایگاه خودشان را با تلاش و استعداد پیدا کرده‌اند، اما قطعا بازیگرانی هستند که با رسانه‌ها دیده و معروف شدند، حتی آن‌هایی که شاید چندان هم بازیگر نبودند.

شهامت معذرت‌خواهی

چهارشنبه شب مهمان برنامه «خنداوانه» صفر کشکولی بود، کسی که رامبد جوان نامش را در همان فایل آورده بود و موج نارضایتی‌ها از این موضوع هم به وجود آمد،  قطعا خود رامبد جوان از اینکه نام «صفر کشکولی» را آورده، ناراحت بوده که اگر نبود برای عذرخواهی دست به کار نمی‌شد. اما ماجرای بعد از پخش برنامه‌ای که این عذرخواهی در آن اتفاق افتاد، خیلی جالب‌تر است، و حرف‌ها به این سمت رفت که جوان از تریبون ملی برای منافع شخصی استفاده شده! واقعا این استفاده شخصی است؟ همان‌طور که رسانه‌ تریبون خبرنگاران است، این ورزها تلویزیون هم تریبون رامبد جوان است و خواست که در مقابل همه این عذرخواهی صورت بگیرد.  

هرچند اگر آن منتشرکننده عزیز دست به کار نمی‌شد، بحث به جایی نمی‌کشید که این حجم از حرف پیرامون این افراد به وجود بیاید و نکته مهم‌تر این است که چرا گاهی فراموش می‌کنیم رامبد جوان هم آدمیزاد است و اشتباه می‌کند؟ اشتباه کرد و پای اشتباهش ایستاد و عذرخواهی کرد، صفر کشکولی هم در همان برنامه گفت از همه‌چیز گذشته و می‌گذرد. حالا دوستان دیگری ماجرا را رها نمی‌کنند و آن را تا جایی ادامه می‌دهند که حتی در مواردی به توهین‌هایی کشیده شود تا هم معنی «کمپین نه به توهین» زیر سوال ببرند و هم معنی کار خبرنگاری و رکن چهارم دموکراسی بودنش را.

بدون شک هنرمندان و خبرنگارها سربازهای فرهنگی جامعه هستند که گاهی به جای اینکه عینک انصاف بزنند و خوب و بد ماجرا را ببینند، همه‌چیز را با عینک تعصب می‌بینند و در عین ناباوری بحث‌ها و موضوعات را بیشتر قومی‌قبیله‌ای می‌کنند.  

برچسب‌ها:

نظر شما